از وسط شروع کنید!
اگر یک جستجوی سریع در اینترنت درباره “نکات لازم برای شروع ارائه” یا “پایان سخنرانی چگونه باید باشد” انجام دهید، با هزاران جواب مواجه میشوید؛ اما اگر همین کار را در مورد “بدنه سخنرانی” یا “میانه سخنرانی” انجام دهید، احتمالا چیز زیادی دستگیرتان نمیشود.
اهمیت شروع و پایان سخنرانی بر کسی پوشیده نیست؛ در شروع سخنرانی، باید توجهها را جلب کنید و مطمئن شوید مخاطب به سخنان شما گوش خواهد داد؛ پایان سخنرانی باید خاطرهانگیز و ماندگار باشد. اما اگر میانه سخنرانی درست شکل نگیرد، توجهها را به سمت چه چیزی جلب خواهید کرد؟ و چه چیزی را ماندگار میکنید؟
میانه سخنرانی، قدرتمندترین بخشی است که برای متقاعدسازی مخاطب از آن استفاده میکنید؛ و چون مردم اهمیت آن را نمیدانند اغلب از آن سرسری میگذرند. میانه سخنرانی، بلندترین بخش سخنرانی شماست و بخشی است که میتوانید مخاطب را با خود همراه کنید تا ایده شما را بپذیرد و از راهکار شما استفاده کند. همچنین میانه سخنرانی، بخشی است که میتوانید به سخنرانی خود، ساختار داستانی بدهید و از آن طریق، به قلب مخاطب نفوذ کنید.
میانه سخنرانی، قدرتمندترین بخشی است که برای متقاعدسازی مخاطب از آن استفاده میکنید
برای آنکه میانه سخنرانیتان را درست شکل دهید، لازم است اول بدانید با چه کسی صحبت میکنید؛ طرز فکر او چیست؛ نیازهای او چیست؛ نگرانیها، امیدها، اهداف، علاقمندیها،مسئولیت و فعالیتهای روزانه او کدامند. سپس سعی کنید پیشبینی کنید چرا و چگونه ممکن است در مقابل ایده شما مقاومت کند؛ یا اینکه با چه موانعی بر سر به کارگیری ایده شما مواجه است.
میانه سخنرانیتان را به صورت داستانی شکل دهید که درباره غلبه بر آن موانع و مقاومتها صحبت میکند. داستانها ذاتا درباره غلبه بر مشکلات و رسیدن به اهداف هستند. اگر شما در سخنرانیتان این ساختار را به کار بگیرید و درباره مسائل مخاطبین حرف بزنید، آنها احساس آشنایی خواهند کرد و مطالب را راحتتر از شما پذیرا خواهند شد.
داستان را به گونهای بنویسید که مخاطب شما، قهرمان داستان باشد و به شما در تحقق ایده کمک میکند.
یکی از مثالهای بارز در این زمینه، سخنرانی بیل گیتس درباره لزوم مقابله با بیماری مالاریا در رویداد TED سال ۲۰۰۹ است. گیتس ابتدا از اهداف موسسه خود و مشکلات فراوانی که با آن مواجهند –شیوع مالاریا و کمبود آموزش- سخن گفت. پس از آن، توجه خود را به سرمایه ارزشمندی که مخاطبین در اختیار دارند –توانمندیهای فکری و …- معطوف کرد؛ چیزی که به وسیله آن، مخاطبین میتوانند موسسه گیتس را در راه رسیدن به اهداف یاری کنند. او با بیان راهکارهای بالقوه و موانع احتمالی که بر سر راه خواهند داشت، یک تصویر بزرگ و شفاف از آنچه از مخاطب انتظار دارد ترسیم کرد و آنها را برای همکاری در رسیدن به هدف ترغیب کرد.
وقتی موضوع میانه سخنرانی در میان باشد، ایجاد تمایز عامل کلیدی است.
وضعیت موجود را با وضعیت مطلوب مقایسه کنید. شرایط فعلی مخاطب (قهرمان داستان) را شرح دهید و آن را با زمانی مقایسه کنید که ایده شما را به کار بگیرد و کاری را که میخواهید انجام دهد. زمان حال را، که چندان مطلوب نیست، توصیف کنید تا ضرورت تغییر را درک کند و به آیندهای که میتواند خیلی بهتر باشد بپردازید. هرچه تفاوت میان شرایط موجود و شرایط مطلوب بیشتر باشد، نیروی محرک قویتری برای مخاطب شما خواهد بود.
میانه سخنرانیتان را به صورت داستانی شکل دهید که در آن، مخاطب شما قهرمان داستانی است که موانعی بر سر راه دارد، اما عاقبت موفق میشود. اینگونه مخاطب ترغیب میشود که با وجود همه سختیها، بر وضعیت موجود غلبه کند و به اهداف شیرینی که جلوی خود میبیند –و شما آن را برایش ترسیم کردهاید- دست یابد.
مخاطب شما قهرمان داستانی است که موانعی بر سر راه دارد، اما عاقبت موفق میشود.
ترجمه آزاد از صفحه لینکدین خانم Nancy Duarte
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.