beforeslide
  • خانه
  • مشاوره سخنرانی
  • کارگاه‌های آموزشی
  • درباره ما
  • وبلاگ
  • جستجو
  • منو

نوشته‌ها

نابغه خلاق درون شما

۱۰ آذر ۱۴۰۰/0 دیدگاه /در سخنرانی های اثرگذار, مقالات /توسط before-admin

 

یکی از بهترین سخنرانی‌های تد را خانم الیزابت گیلبرت، نویسنده رمان پرفروش «بخور، عبادت کن، عشق بورز» انجام داده است. هرکدام از سخنرانی‌های اثرگذار، یک کلاس درس عینی برای آشنایی با تکنیک‌های سخنرانی است. در ادامه این نوشتار، برخی از نکات سخنرانی «نابغه خلاق درون شما» می‌آید.

 

سخنران در ابتدا خودش را معرفی می‌کند، به شیوه‌ای که کاملا مرتبط با موضوع سخنرانی است. او می‌گوید “من یک نویسنده هستم و فکر می‌کنم تا آخر عمر هم نویسنده بمانم. جدیدا کتاب پرفروشی داشته‌ام.” اگر شما سخنران را نشناسید، همین جمله اخیر کافی است تا نظرتان جلب شود. شما هم اگر کار مهمی انجام داده‌اید که مرتبط با موضوع سخنرانی‌تان است، خیلی خلاصه و بدون خودستایی به آن اشاره کنید.

 

در همان یک دقیقه اول، مساله‌ای را مطرح می‌کند که مخاطب را نسبت به شنیدن ادامه سخنرانی علاقمند می‌کند (ترس انسانی که به اوج موفقیت رسیده است: نمی‌ترسی که دیگر نتوانی کتاب به این خوبی بنویسی؟) پیش‌تر هم گفته بودیم که در ابتدای صحبت، بگویید قرار است ایده شما چه مشکلی را رفع کند و آن را به شکلی مطرح کنید که برای مخاطب جذاب باشد.

 

بلافاصله با یک سوال دیگر در مقایسه با این سوال، یک جواب اولیه کوتاه غیرمستقیم به این پرسش می‌دهد؛ اینکه اگر هیچگاه موفق نمی‌شد بدتر بود. سپس با مثال زدن شغل پدرش، تفاوت شغل‌های خلاقانه را با شغل‌های عادی نشان می‌دهد.

 

در ادامه، با بیان مساله سلامت روانی افراد خلاق و نرخ خودکشی یا مرگ و میر آن‌ها در جوانی، اهمیت مساله را خاطر نشان می‌کند؛ و برای اینکه عادی شدن این مساله را بشکند و تلنگری وارد کند می‌پرسد شما با این مساله مشکلی ندارید؟ و می‌گوید نمی‌خواهم این مساله به قرن بعد منتقل شود.

 

یکی از پارامترهای اثرگذاری و متقاعدسازی، میزان اعتبار شما و قابلیت باور شدن شماست. در این راستا، قبل از اینکه ایده را مطرح کند می‌گوید در این زمینه تحقیق کردم و جوامع مختلف را در طول تاریخ بررسی کردم.

 

برای اینکه مخاطب را با ایده خود همراه کند و بر مخالفت‌ها غلبه کند، می‌گوید شاید نتوان حافظه ۵۰۰ ساله را در ۱۸ دقیقه تغییر داد؛ و اینکه خیلی از شما خدشه علمی محکمی به این مساله دارید؛ اما همه شما هم که کار خلاقانه دارید، حداقل یکبار چیزی را که می‌گویم تجربه کرده‌اید و حس می‌کنید چه می‌گویم.

 

در مرحله بعد، داستان یک شاعر امریکایی و یک آهنگ‌ساز را تعریف می‌کند و چگونگی به کارگیری ایده مطرح شده را توسط ایشان توضیح می‌دهد و اثر آن را بیان می‌کند. اوج سخنرانی، تقریبا ۴ دقیقه مانده به آخر سخنرانی است، جایی که پس از توضیح کامل نظریه‌اش و بیان داستان‌هایی از دیگران، یک داستان شخصی تعریف می‌کند و به کارگیری این ایده را توسط خودش توضیح می‌دهد.

 

در داستان خودش دو نکته به چشم می‌خورد: اینکه کار گیر کرده بود و داشت خراب می‌شد، چیزی است که مخاطب به خوبی حس می‌کند و چه بسا هر کسی یک‌بار چنین تجربه‌ای داشته است؛ دوم اینکه بدانیم وسط یک کار ارزشمند و در نهایت موفق هم می‌تواند چنین مساله‌ای پیش بیاید، بر جذابیت داستان می‌افزاید.

 

انتهای سخنرانی، طبیعتا با توصیف آرمانشهر است؛ جایی که به عقیده سخنران، باید مثل آنچه در مصر باستان رفتار می‌شد اتفاق بیافتد.

 

از دیگر نکات آموزنده این سخنرانی، می‌توان به این موارد اشاره کرد:

  • استفاده از طنز،
  • استفاده از هیجان در واژه‌ها و لحن (جایی که می‌گوید خدای من این چه فکریه، یا می‌گوید خطای بزرگی بود، یا می‌گوید فشار زیادی روی روح انسانی است)،
  • اجرا کردن چیزی که می‌گوید (حرف زدن با آسمان، دویدن، قلم و کاغذ برداشتن، دم آن را کشیدن)،
  • ساختار مناسب و جذاب.

 

از این سخنرانی بیاموزیم و دفعه بعد که نوبت سخنرانی ما شد، یک سخنرانی اثرگذار داشته باشیم.

https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2021/12/f2f6d094758c36a61b3ee7992a9b197eb4c07979_2880x1620.jpg 550 1050 before-admin https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo_prev_ui-300x300.png before-admin2021-12-01 09:57:022021-12-01 10:01:45نابغه خلاق درون شما

هر کودکی به یک قهرمان نیاز دارد

۱۱ خرداد ۱۳۹۹/0 دیدگاه /در سخنرانی های اثرگذار, مقالات /توسط before-admin

 

هرکدام از سخنرانی‌های اثرگذار، یک کلاس درس عینی برای آشنایی با تکنیک‌های سخنرانی است. در ادامه این نوشتار، برخی از نکات سخنرانی « هر کودکی نیاز به یک قهرمان دارد » را خواهیم دید.

سخنران ابتدا خودش را معرفی می‌کند به نحوی که متناسب با موضوع سخنرانی است؛ و می‌گوید بنابراین شاهد سیر تحول آموزش بوده‌ام. سپس به مشکل اشاره می‌کند: فقر، اخراج و … و اهمیت ارتباطات را به عنوان راهکار بیان می‌کند و آن را با یک نقل قول همراه می‌سازد. هنگامی که می‌گوید “همه شما تحت تاثیر یک معلم بوده‌اید” قصد دارد تا یک حس مشترک را در میان مخاطبین تحریک کند.

خانم پیرسون طوری که زننده نباشد به تجربیاتش اشاره می‌کند تا به حرف‌هایش اعتبار ببخشد و آن‌ها را با ذکر یک نمونه باورپذیر می‌کند؛ مثلا آنجا که می‌گوید “بهترین‌ها و بدترین‌ها را دیده‌ام” و بعد داستان همکاری را تعریف می‌کند که هیچ اهمیتی به ارتباطات نمی‌داد. در اینجا او در قالب بک خاطره شخصی پیام خود را به مخاطب بیان می‌کند: “بچه ها از کسی که متنفرند یاد نمی گیرند”. در ادامه سعی می‌کند عمق بیشتری به این پیام بدهد؛ آنجا که عذرخواهی را به عنوان یک مرحله از ارتباطات و درک کردن بیان می‌کند.

سخنران بار دیگر با درگیر کردن احساس مخاطب به بیان مساله می‌پردازد: دانش‌آموزان خیلی ضعیفی که باعث شد به گریه بیافتم از اینکه چگونه در ۹ ماه باید به آن‍ها یاد دهم. سپس راه حل خود را با یک داستان شخصی (کاری که خودش تجربه کرده) بیان می‌کند و اینگونه به راه حل اعتبار می‌بخشد. نکته ای که در اینجا هست این است که اگر کار خوب و جالبی انجام داده‌اید متواضعانه بیان کنید؛ احتمالا مورد تشویق قرار می‌گیرید.

بعد از آن، یک داستان شخصی دیگر کمک می‌کند باورپذیر کردن سخن قبلی و اینکه راه حل مطرح شده یک شعار نبوده و مصداق آن چگونه می‌تواند باشد و در مورد یک دانش آموز چگونه معنا پیدا می کند. نتیجه همه اینها اثر خوب روی دانش آموز و خود معلم است، همان طور که در مورد مادرش شاهد بودیم. داستانی که در مورد مادرش تعریف می کند به نوعی توصیف آرمانشهری است که انتظار داریم به آن برسیم.

 

در انتها یک دعوت به اقدام هم دارد: حتی اگر طرف مقابل را دوست ندارید باید او را درک کنید و به ارتباطات توجه کنید. هر کودکی باید یک قهرمان بزرگسال داشته باشد که هیچ وقت از او ناامید نشود.

https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2020/05/25a5bc18d2472308c8ed2bb401b4a497f49a0265_1600x1200.jpg 550 1050 before-admin https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo_prev_ui-300x300.png before-admin2020-05-31 19:46:202021-11-04 08:31:05هر کودکی به یک قهرمان نیاز دارد

سکته‌ای که مرا به بینش درونی رساند

۱۹ مهر ۱۳۹۸/0 دیدگاه /در سخنرانی های اثرگذار, مقالات /توسط before-admin

 

صدها نفر هستند که تجربه‌های حیرت‌انگیز و داستان‌های فوق‌العاده در زندگی خود دارند اما یا آن را برای کسی تعریف نمی‌کنند یا اگر تعریف می‌کنند، جذاب و تاثیرگذار نیست. خانم دکتر تیلور از سرنوشت حیرت‌انگیز خود برای یک #سخنرانی_اثرگذار استفاده کرده است:

او به خاطر شناخت بیماری برادرش به رشته پزشکی رفته و متخصص مغز شده؛ بعد، یک روز صبح، خودش سکته مغزی می‌کند؛ خانم تیلور این موقعیت را به مثابه فرصتی برای تجربه کردن آنچه خوانده است می‌شناسد. کمتر متخصص مغزی هست که دانش خود را اینقدر از نزدیک ببیند!

 

دکتر تیلور خودش را به شکل مناسبی معرفی می‌کند: خلاصه و مرتبط با موضوع سخنرانی. از عارضه مغزی خودش به عنوان جلب توجه و نقطه شروع یک بحث علمی بهره می‌گیرد؛ هرچند موضوعات علمی به شکل حداقلی و ضروری بیان شده‌اند، می‌تواند برای یک مخاطب ناآگاه خسته کننده باشد. به همین جهت، خانم تیلور با اینکه می‌توانست موضوع سکته خودش را دیرتر به مخاطب اعلام کند و باعث ایجاد یک شوک در مخاطب شود، اما ترجیح داد آن را در ابتدای سخنرانی بیاورد تا جذابیت داستان، تلخی بحث علمی را پوشش دهد.

 

اسلایدهای استفاده شده، یا به شکل یک تصویر مرتبط است یا یک نوشته ساده بر روی اسلاید نقش بسته است. در مقطعی از سخنرانی، سخنران به جای تکیه بر اسلاید از #ابزار واقعی استفاده می‌کند. او یک مغز واقعی انسان را در دست می‌گیرد و برای جمعیت آن را توصیف می‌کند. در همین مقطع، ارتباطی که با دستیار خود برقرار می‌کند کاملا طبیعی و به دور از تکلفات است.

 

توانایی بالای #داستان_گویی یکی از برتری‌های این سخنران است. او از داستانی که تعریف می‌کند به خوبی برای توصیف یک موضوع علمی استفاده می‌کند. داستان که به پیش می‌رود، درک بهتری نسبت به عملکرد نیم‌کره چپ مغز به دست می‌آوریم. هر بخش داستان و هر کدام از اتفاقاتی که تعریف می‌کند، یکی از کارکردهای نیم‌کره چپ را نشان می‌دهد.

 

#بیان_احساس، زبان بدن و حرکات دست، #مثال_ملموس (خرید کردن سر راه خانه)، #ترکیب_منطق_و_احساس (توصیف علمی در کنار #داستان_شخصی) و #اجرا_کردن آنچه می‌گوید (مانند درد داشتن، دویدن روی تردمیل، و قدم گذاشتن در نیمکره چپ و راست) از دیگر نکات این سخنرانی است.

 

در نهایت، #دعوت_به_اقدام را داریم: “شما کدام را انتخاب می‌کنید؟” این یک دعوت به انتخاب کردن است که با یک #مکث هوشمندانه و یک دعوت به اقدام دیگر تکمیل می‌شود: “و چه زمانی؟” این کار به زیبایی انجام شده است و ترجیح من این بود که سخنرانی همین‌جا در اوج خاتمه می‌یافت. جمله بعدی، اگر قرار بود گفته شود، بهتر بود به قبل از این جمله منتقل می‌شد.

 

فایل صوتی تحلیل سخنرانی

https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2019/10/34.-Stroke-of-insight-online-audio-converter.com_.mp3
https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2019/10/eefe30d20338d800bdc70a09dc0f6007e7355a74_2880x1620.jpg 550 1050 before-admin https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo_prev_ui-300x300.png before-admin2019-10-11 07:30:282021-11-04 08:34:44سکته‌ای که مرا به بینش درونی رساند

وقتی به ایمیل‌های اسپم جواب می‌دهیم

۵ مهر ۱۳۹۸/0 دیدگاه /در سخنرانی های اثرگذار, مقالات /توسط before-admin

 

اگر کار جالب و هیجان‌انگیزی انجام داده‌اید، به صورت بالقوه می‌توانید یک سخنرانی خوب در مورد آن داشته باشید؛ اما اینجا نیز نمی‌توانید از اصول سخنرانی غافل شوید. “جیمز ویچ”  کار بامزه‌ای کرده و به ایمیل‌های اسپم که به دستش رسیده پاسخ داده است. در این سخنرانی پربازدید، او داستان خود را به زیبایی تعریف می‌کند.

 

این سخنرانی ساختار زمانی دارد و سخنران، اتفاق‌هایی را که رخ داده به ترتیب تعریف می‌کند. تقریبا تمام سخنرانی در قالب داستانی است که او به زیبایی بیان می‌کند. اولین نکته‌ای که به ذهن می‌رسد استفاده از #طنز است که نه تنها به واسطه کار بامزه‌ای که انجام شده، بلکه در لحن و زبان بدن سخنران نیز قابل مشاهده است.

 

سخنران به طرز هوشمندانه‌ای از #مکث برای جلب توجه و تحریک کنجکاوی مخاطب استفاده می‌کند. در بخش‌های مختلف سخنرانی می‌توان این موضوع را مشاهده کرد؛ مثال بارز آن مکث قبل از نشان دادن پیشنهاد تصویری است.

 

مطلب اصلی شما همواره باید در وقت مناسب به مخاطب نشان داده شود؛ گاهی در ابتدای سخنرانی و گاهی هم در میانه و پایان سخنرانی؛ آقای ویچ زمان خیلی درستی را برای این کار انتخاب کرده است؛ بعد از تعریف کردن یک مورد از پاسخ به اسپم‌ها و بعد از گفتن اینکه چند هفته طول کشیده است، می‌گوید این کار را به مدت سه سال ادامه داده است!

 

اسلایدها اگرچه متنی هستند (به خاطر محتوای سخنرانی که در مورد ایمیل‌هاست) ولی به خوبی ساخته شده‌اند و نوشته‌ها یک‌خط-یک‌خط ظاهر می‌شوند؛ هرجا لازم بوده سرعت نمایش متن را کمتر یا بیشتر کرده است؛ حتی گاهی در حد یک کلمه. آنجا که یک نامه گواهی نشان می‌دهد، ببینید چگونه بر روی مهر تایید زوم می‌کند.

 

هیچان و اشتیاق هم در تون صدا نشان داده می‌شود، هم در زبان بدن بروز پیدا می‌کند، و هم در واژگان به کار رفته؛ آنجا که می‌گوید “بهترین ایمیل عمرم” یا “چه روز خوبی بود”.

 

در انتها #دعوت_به_اقدام انجام می‌دهد: “اکیدا توصیه می‌کنم این کار را انجام دهید” و دلیل این کار را هم بیان می‌کند تا علاوه بر نیم‌کره راست مخاطب (در زمان تعریف داستان) نیم‌کره چپ را هم به کار گرفته باشد.

 

فایل صوتی تحلیل سخنرانی

https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2019/09/Spam-emails-online-audio-converter.com_.mp3
https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2019/09/screen-shot-2016-01-11-at-4-40-18-pm.png 386 635 before-admin https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo_prev_ui-300x300.png before-admin2019-09-27 18:14:012021-11-04 08:34:53وقتی به ایمیل‌های اسپم جواب می‌دهیم

مساله بغرنجی دارید؟ به من بگویید چگونه نان برشته درست می کنید.

۲۱ مرداد ۱۳۹۸/0 دیدگاه /در سخنرانی های اثرگذار, مقالات /توسط before-admin

پیام اصلی این سخنرانی، حل مسائل سازمانی از طریق تصویرسازی مشارکتی است. اما این پیام در انتهای سخنرانی بیان می شود. در ابتدا، با #داستان_گویی سعی می کند مساله را تبیین کند؛ سپس با یک مثال روشن از شرکتی به نام «رودیل» کارایی تصویرسازی مشارکتی را در حل مسائل سازمانی اثبات می کند.

 

سخنران برای اثبات مدعای خود، به مثال های گوناگون استفاده رو نمی آورد و فقط به یک مثال اکتفا می کند. در واقع در اینجا، بار اصلی متقاعدسازی مخاطب بر دوش داستان گویی است. مخاطب در هفت دقیقه نخست، آنقدر داستان شنیده است که آمادگی پذیرش پیام سخنران را داشته باشد.

 

در این ارائه، سخنران به خوبی از تصاویر استفاده می کند تا داستان خود را بیان کند و پیام اصلی، از طریق #داستان_گویی همراه با تصاویر، منتقل می شود. وقتی داستان گویی با ارائه تصاویر مناسب همراه شود، مخاطب را به حس کردن پیام سخنران وا می دارد.

 

در این ارائه می توان نمونه ای از نمایش نمودارهای تاثیرگذار را هم دید. نموداری که در دقیقه ششم رسم می شود، به خوبی پیام سخنران را منتقل می کند؛ اینکه در هر تمرین نسبت به تمرین قبلی، تعداد گره ها به طور متوسط افزایش دارد. توجه داشته باشید که در رسم #نمودار، واضح بودن مهمتر از دقیق بودن است و این نکته در این نمودار رعایت شده است. معنای نمودار، از داده های آن، اهمیت بیشتری دارد.

 

قانون #عدد_سه در این ارائه نیز به دفعات به کار رفته است. تعداد تمرین هایی که در مورد آن صحبت می شود سه تاست. در انتهای سخنرانی نیز ترکیبات سه تایی به طور متوالی ظاهر می شود. آنجایی که می گوید:

 

  • شفاف، متعهد و کنار هم
  • قابل دیدن، قابل لمس و پربرآیند
  • ساده، مفرح و قدرتمند

 

ایرادی که به این سخنران وارد است، این است که در برخی مواقع، نگاه او به جای مبهمی دوخته می شود. در طول سخنرانی، همواره #ارتباط_چشمی خود را با مخاطب حفظ کنید.

 

فایل صوتی تحلیل سخنرانی

https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2019/08/14.-Make-Toast-online-audio-converter.com_.mp3

 

 

https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2019/08/14.jpg 550 1050 before-admin https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo_prev_ui-300x300.png before-admin2019-08-12 10:27:042021-11-04 08:35:39مساله بغرنجی دارید؟ به من بگویید چگونه نان برشته درست می کنید.

داستان‌گویی داده: مهارتی که همه به آن نیاز دارند

۱۰ مرداد ۱۳۹۸/0 دیدگاه /در مقالات /توسط before-admin

هنگامی که شما برای یک ارائه آماده می‌شوید در گام اول انواع مختلف داده را جمع‌آوری می‌کنید؛ گام بعدی، استخراج یک ارزش از داده‌هاست. داده‌های شما ممکن است ارزش‌های بالقوه زیادی داشته باشد، اما این ارزش‌ها ساخته نمی‌شوند مگر بینش‌های درون آن کشف شوند و به گام‌های عملی تبدیل شوند.

 

دکتر هال واریان، مدیر اقتصادی گوگل در مصاحبه سال ۲۰۰۹ خود می‌گوید: “توانایی به‌کارگیری داده، شامل درک آن، پردازش آن، استخراج ارزش از آن، مصورسازی آن و ارائه آن به مخاطب، توانایی‌ای است که در دهه‌های آتی به شدت مورد نیاز خواهد بود.” وقتی امروز به این نقل قول نگاه می‌کنیم، بسیاری از کسب و کارها درستی این اظهار نظر را تایید می‌کنند.

 

توانایی به‌کارگیری داده، مهارتی است که در دهه‌های آتی به شدت مورد نیاز خواهد بود.

 

امروزه داده‌ها همه جا حضور دارند؛ و شرکت‌ها به طور جدی به دنبال افرادی می‌گردند که دارای این مهارت‌ها در خصوص به‌کارگیری داده باشند. لینکدین در سال ۲۰۱۶ گزارش داد تحلیل داده یکی از داغ‌ترین دسته‌های مهارتی است که شرکت‌ها در دو سال گذشته به دنبال آن هستند و “تنها” مهارتی است که در “تمام” کشورهای مورد بررسی، جزء چهار دسته مهارت برتر بوده است.

 

جالب آن است که در اکثر موارد، شرکت‌ها روی بخش اول ماجرا تمرکز دارند: آماده‌سازی و تحلیل داده؛ و گام نهایی، یعنی آن چیزی که باعث می‌شود “بینش” به “عمل” تبدیل شود، نادیده گرفته می‌شود. بسیاری از نیروهای با مدرک دانشگاهی بالا از رشته‌های اقتصاد گرفته تا آمار و ریاضی، در انتقال بینش خود به دیگران ناکام می‌مانند. آن‌ها نیاز دارند “داده”های خود را به “داستان” تبدیل کنند.

 

نیاز به داستان‌گویان داده در آینده بیشتر هم خواهد شد. ما هر روز شاهد حجم بیشتری از شکل‌گیری بینش در میان شرکت‌ها هستیم اما تا زمانی که ما نتوانیم راه درستی برای انتقال این بینش به اطرافیان‌مان پیدا کنیم، مقدار کمی از بینش‌ها به مرحله عمل می‌رسد و این یعنی بینش ما، منجر به “تغییر” نخواهد شد. اگر یک بینش درک نشود و مورد پذیرش قرار نگیرد، هیچ‌کس آن را اجرا نمی‌کند و هیچ بهبودی حاصل نمی‌شود.

 

استفان فیو، متخصص مصورسازی داده، می‌گوید: “داده‌ها یک داستان مهم برای گفتن دارند. این شما هستید که باید به آن‌ها یک صدای واضح و متقاعدکننده بدهید”. هر بینشی که ارزش به اشتراک‌گذاری داشته باشد، احتمالا “داستان‌گویی داده” بهترین راه انتشار آن است.

 

داده‌ها یک داستان مهم برای گفتن دارند. این شما هستید که باید به آن‌ها یک صدای واضح و متقاعدکننده بدهید

 

داستان‌گویی داده چیست؟

عبارت داستان‌گویی داده شامل چند چیز است: مصورسازی داده، اینفوگرافیک‌ها، داشبوردها، ارائه داده و … داستان‌گویی داده صرفا نمایش داده در قالب چند نمودار زیبا نیست. داستان‌گویی داده یک روش ساختاریافته برای انتشار بینش‌های داده است و سه مولفه اساسی دارد: داده، مصورسازی و داستان.

 

مهم است که بدانیم این سه مولفه چگونه در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و چگونه با هم کار می‌کنند. هنگامی که داستان با داده ترکیب شود، کمک می‌کند به مخاطبتان توضیح دهید چه اتفاقی درون داده‌ها در جریان است و چرا یک بینش خاص مهم است. وقتی مصورسازی با داده همراه می‌شود برای مخاطبانتان بینش‌هایی را روشن می‌کند که بدون چارت و نمودار نمی‌توانستند ببینند. بدون مصورسازی، بسیاری از الگوهای جالب توجه درون سطرها و ستون‌های جدول‌ها مخفی می‌مانند.

 

در نهایت هنگامی که داستان و مصورسازی با هم ترکیب می‌شوند می‌تواند مخاطب را به وجد آورد. به همین دلیل است که سالانه میلیاردها دلار خرج فیلم‌هایی می‌شود که ما را در ماجراجویی‌ها، زندگی‌ها و دنیاهای مختلف غرق می‌کنند.

 

هنگامی که شما داستان درست را با مصورسازی درست و در کنار داده درست به کار بگیرید، شما یک “داستان‌گویی داده” خواهید داشت که می‌تواند بر مخاطب تاثیر بگذارد و منجر به “تغییر” شود.

 

مردم به آمارها گوش می‌دهند اما داستان‌ها را حس می‌کنند.

 

ترجمه آزاد از نوشته Brent Dykes در Forbes.com

 

 

https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2019/08/7.png 960 960 before-admin https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo_prev_ui-300x300.png before-admin2019-08-01 18:36:522019-08-01 18:37:08داستان‌گویی داده: مهارتی که همه به آن نیاز دارند

اصول ارائه‌های علمی از سوی دانشمندان برای غیردانشمندان

۱۴ تیر ۱۳۹۸/0 دیدگاه /در سخنرانی های اثرگذار, مقالات /توسط before-admin
https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2019/07/Scientists_communications.mp3

 

Melissa Marshall به دانشمندان می‌گوید ما مجذوب کارهای شما هستیم، اما به زبانی با ما صحبت کنید که ما متوجه شویم! در این سخنرانی کوتاه، او نکات یک سخنرانی علمی در جمع غیردانشمندان را بیان می‌کند.

 

هرکدام از سخنرانی‌های اثرگذار، یک کلاس درس عینی برای آشنایی با تکنیک‌های سخنرانی است. در ادامه این نوشتار، برخی از نکات این سخنرانی، که درباره اصول ارتباطات است، می‌آید.

 

شروع این سخنرانی با یک #داستان_شخصی از کلاسی است که سخنران، ۵ سال قبل برگزار کرده است و با نام بردن از یک داستان آشنا (آلیس در سرزمین عجایب)، بیش از آنکه به دنبال یک تشبیه خوب برای تقریب به ذهن و درک بهتر باشد، به دنبال #جلب_توجه و اثرگذاری روی مخاطب است و نمونه­‌ای از یک #شروع_شیرجه_ای به شمار می‌­آید.

 

در ادامه، سه نکته را برای داشتن ارتباطات بهتر، به خصوص در سخنرانی­‌هایی که دانشمندان برای غیردانشمندان انجام می­‌دهند بیان می­‌کند:

 

۱- اولین پرسش که مخاطب انتظار دارد به آن پاسخ گویید این است که چرا موضوع سخنرانی شما به او مربوط است؟ چه مشکلی هست که شما در پی حل آن هستید؟ همانطور که خودش این کار را انجام می­‌دهد و مشکل را در ابتدای سخنران‌ی­اش بیان می‌­کند. همچنین، برای روشن شدن موضوع، از مثال پوکی استخوان استفاده می­کند.

 

۲- از اصطلاحات تخصصی و از فهرست‌­های بولت‌­دار استفاده نکنید. به جای آن، به زبان ساده صحبت کنید و تصاویر را به کار ببرید. اگر دقت کنیم خود سخنران هم همین کار را انجام می‌­دهد.

 

۳- با استفاده از مثال و داستان، بر هیجان سخنرانی خود بیافزایید. هر دو عنصر، در این سخنرانی هم به کار رفته است.

 

https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2019/07/7.jpg 550 1050 before-admin https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo_prev_ui-300x300.png before-admin2019-07-05 14:45:442021-11-04 08:40:24اصول ارائه‌های علمی از سوی دانشمندان برای غیردانشمندان

راز موفقیت کسی که در TED، طولانی‌ترین تشویق سرپایی را از حضار دریافت کرد.

۱۴ تیر ۱۳۹۸/1 دیدگاه/در مقالات /توسط before-admin

داستان‌گویی تنها ابزار ایده‌آلی است که ما برای انتقال ایده‌هایمان به دیگران می‌توانیم از آن استفاده کنیم.

داستان‌ها آگاهی می‌دهند، تشریح می‌کنند و الهام می‌بخشند. هیچ چیزی بهتر از یک داستان، که هوشمندانه و هدفمندانه انتخاب شده باشد، به سخنرانی شما روح نمی‌دهد. نکات زیر به شما کمک می‌کند داستان‌هایی را انتخاب کنید که سخنرانی بعدی شما را متمایز کند.

 

هیچ چیزی بهتر از یک داستان، که هوشمندانه و هدفمندانه انتخاب شده باشد، به سخنرانی شما روح نمی‌دهد.

 

۱- داستان درباره تجربیات شخصی

این نوع از داستان، راحت‌ترین و احتمالا موثرترین نوعی است که می‌توانید پیدا کنید و در ارائه خود به کار بگیرید. برایان استیونسون، کسی است که تا زمان نگارش این متن، طولانی‌ترین تشویق سرپایی را از حاضران در TED دریافت کرده است؛ و شما خوب می‌دانید که این به چه معناست. او در ارائه خود سه داستان تعریف می‌کند و هر سه درباره اتفاقاتی است که در گذشته‌اش و در دوران کاری‌اش مشاهده کرده است. او یک داستان جذاب درباره مادربزرگش تعریف می‌کند؛ از ملاقات خود با خانم رزا پارکس می‌گوید؛ و درباره سرایداری که امید را در او زنده کرده بود، هنگامی که استیونسون خسته و ناامید شده بود.

آقای استیونسون یک بار گفته بود من در سخنرانی‌هایم از مادربزرگم داستان تعریف می‌کنم، چون می‌دانم هرکسی یک “مادربزرگ” داشته است. در واقع او با این کار، دیوارها را از میان خودش و مخاطب برمی‌دارد و کاری می‌کند که سخنران و شنونده هر دو در یک جبهه قرار بگیرند.

مانند آنچه در فیلم‌ها می‌بینید، یک داستان شخصی خوب باید یک نقطه احساسی داشته باشد. اگر در راه رسیدن به یک نتیجه موفق مجبور بوده‌اید موانعی را از سر راه خود بردارید، آن داستان را تعریف کنید.

 

۲- داستان دیگران

اگر شما یک داستان شخصی مرتبط با موضوع ندارید، داستانی در مورد دیگران می‌تواند راهگشا باشد. اگر محصولی یا سرویسی ارائه می‌کنید، مخاطبین شما مشتاقند تا داستان مشتریان قبلی شما را بشنوند. طبق تحقیقی که موسسه Forrester در امریکا و اروپا از ۲۱۴ شرکت انجام داد، بیش از ۷۰ درصد پاسخ‌دهندگان “مطالعه موردی مشتریان قبلی” را متقاعدکننده‌ترین چیزی دانستند که آن‌ها را به خرید ترغیب می‌کند.

مدیران اجرایی و منخصصین بازاریابی از شرکت‌هایی چون SAP و Salesforce داستان‌گویی را یک عنصر مهم در ارائه‌های فروش خود می‌دانند. شرکت‌های اینچنینی از داستان‌های واقعی مشتریان استفاده می‌کنند تا اطلاعات بی‌روح خود را تبدیل به چیزی کنند که در زندگی مشتری معنادار است. به عنوان مثال اگر شما از وب‌سایت SAP، غول نرم‌افزاری دنیا بازدید کنید، صفحه‌ای به داستان مشتریان اختصاص داده شده است که شما می‌توانید براساس نوع صنعتی که در آن کار می‌کنید، منطقه‌تان یا اندازه شرکتتان، داستان‌هایی مشابه با مورد خود پیدا کنید.

 

۳- داستان برندها

زمانی که شرکت L. L. Bean تصمیم گرفت سیاست سابق خود مبنی بر گارانتی مادام‌العمر محصولات را کنار بگذارد، کارمندان و مشتریان به شدت عصبانی شدند. چرا؟ مگر گارانتی مادام‌العمر چیزی است که هر شرکتی آن را ارائه دهد؟ نه، تغییر سیاست جرقه اعتراضات شد چون این موضوع به داستان این برند مربوط می‌شد. چیزی بود که با روح L. L. Bean پیوند خورده بود.

هنگامی که آقای Leon L. Bean موسس شرکت در سال ۱۹۱۲ اولین قایق‌های ماهی‌گیری ضد آب خود را فروخت، متوجه نقصی در محصول خود شد. او به همه خریداران پولشان را پس داد و این سیاست گارانتی افسانه‌ای از آن زمان، تبدیل به بخشی از فرهنگ شرکت شد.

هر برندی، داستانی دارد که می‌تواند ارائه‌ها را جذاب‌تر کند و مخاطب را به موضوع علاقمند سازد. شاید داستان شکل‌گیری Airbnb، غول بازار اجاره اقامتگاه دنیا را شنیده باشید؛ چون موسسین آن هرجا که می‌روند، از کنفرانس TED تا کنفرانس‌های تجاری، آن را تعریف می‌کنند. داستان سه تشک بادی که برای اولین مشتریانشان روی زمین گذاشتند و بابت یک شب استراحت و یک صبحانه، از کسانی که به دلیل پر بودن جای هتل‌های شهر سردرگم مانده بودند، اجاره دریافت کردند. آن تشک‌ها جرقه یک تجارت ۳۰ میلیارد دلاری بود.

یکی از سرمایه‌گذاران جسورانه که پشت نام‌های بزرگی در حوزه استارتاپی فعال است می‌گوید: “کسانی که داستان می‌گویند، یک مزیت رقابتی غیرقابل انکار دارند”.

داستان بیشتری بگویید تا شما هم برنده این رقابت شوید.

 

داستان بیشتری بگویید تا شما هم برنده این رقابت شوید.

 

ترچمه آزاد از نوشته Carmine Gallo در Inc.com

 

 

https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2019/07/stevenson.jpg 900 1200 before-admin https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo_prev_ui-300x300.png before-admin2019-07-05 13:24:152019-07-05 13:24:15راز موفقیت کسی که در TED، طولانی‌ترین تشویق سرپایی را از حضار دریافت کرد.

تحلیل سخنرانی سه چیزی که سقوط هواپیمایم به من آموخت

۲۶ خرداد ۱۳۹۸/0 دیدگاه /در سخنرانی های اثرگذار, مقالات /توسط before-admin
https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2019/06/airplane.mp3

 

Ric Elias در ردیف جلوی هواپیمای پرواز ۱۵۴۹ نشسته بود؛ همان هواپیمایی که در سال ۲۰۰۹ در رودخانه‌ای در نیویورک سقوط کرد. در آن لحظات سقوط، چه در ذهن او می‌گذشت؟ در این سخنرانی TED او برای نخستین بار داستان آن لحظات دلهره‌آور را تعریف کرده است.

هرکدام از سخنرانی‌های تد، یک کلاس درس عینی برای آشنایی با تکنیک‌های سخنرانی است. در ادامه این نوشتار، برخی از نکات سخنرانی «سه چیزی که سقوط هواپیمایم به من آموخت» می‌آید.

این سخنرانی، یکی از نمونه‌های خوب داستان‌گویی است. کل ارائه در قالب یک ماجرا بیان می‌شود؛ ماجرایی که برای خود شخص اتفاق افتاده، و اتفاقاً به همین دلیل، شنیدن آن برای مخاطب جذاب‌تر است.

شروع یک سخنرانی باید شیرجه‌ای باشد، یعنی مخاطب را ناگهان به وسط ماجرا پرتاب کند. شروع این سخنرانی با یک داستان هیجانی و دلهره‌آور، بر همین مبناست.

سپس سخنران درس آموخته‌های خود را از این ماجرا بیان می‌کند. در سخنرانی، عدد سه را عدد طلایی می‌نامیم چون تأثیر جالب توجهی بر مخاطب می‌گذارد. در این سخنرانی به خوبی از این تکنیک استفاده شده است. تعداد درس آموخته‌ها سه تاست. علاوه بر این، آنجایی که می‌گوید «همزمان سه چیز اتفاق افتاد» و «خلبان سه کلمه گفت»، توجه را جلب می‌کند.

یکی دیگر از نکات رعایت شده، استفاده از طنز است. هیچ جا لطیفه تعریف نمی‌کند، اما لحن صحبت به گونه‌ای است که مخاطب را به خنده وا‌می‌دارد. به همین دلیل، مخاطب بدون خستگی، صحبت‌ها را دنبال می‌کند.

در پایان، به صراحت پیام خود را بیان می‌کند: «تصور کنید برای شما هم اتفاق بیافتد، شما چه می‌کنید؟» و با این سؤال، ذهن مخاطب درگیر می‌شود. این توشه راهی است که در پایان نصیب شنونده می‌شود، و به همین دلیل شنونده راضی خواهد بود که چیزی نصیبش شده است.

https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2019/06/1.jpg 720 1280 before-admin https://beforeslide.ir/wp-content/uploads/2024/08/logo_prev_ui-300x300.png before-admin2019-06-16 20:27:212021-11-04 08:41:10تحلیل سخنرانی سه چیزی که سقوط هواپیمایم به من آموخت

آخرین نوشته ها

  • نابغه خلاق درون شما۱۰ آذر ۱۴۰۰ - ۰۹:۵۷
  • رهبران چگونه الهام می بخشند۱۶ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۱
  • هر کودکی به یک قهرمان نیاز دارد۱۱ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۹:۴۶
  • خطر یک داستان تنها۳ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۵:۲۸
  • راز شاد زیستن۲۰ آبان ۱۳۹۸ - ۱۸:۵۰
  • رشد جمعیت جهان: جعبه به جعبه۷ آبان ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۷
  • سکته‌ای که مرا به بینش درونی رساند۱۹ مهر ۱۳۹۸ - ۰۷:۳۰
  • ۶ درس از سخنرانی دختر ۱۶ساله سوئدی در سازمان ملل۱۰ مهر ۱۳۹۸ - ۲۰:۰۳
  • وقتی به ایمیل‌های اسپم جواب می‌دهیم۵ مهر ۱۳۹۸ - ۱۸:۱۴
  • درس‌هایی از طولانی‌ترین تحقیق بر روی خوشحالی۳۰ شهریور ۱۳۹۸ - ۰۸:۰۴
سفارش برگزاری دوره آموزشی





رفتن به بالا